از شریف تا ETH سوییس
به قلم: الیاس حیدری
یکی از تعاریف هوش توانایی تطابق با محیطه. اما تطابق با محیط چیه؟ تعریف من ازش پیدا کردن نسخهٔ بهینهٔ خودته در شرایط جدید. بهینه؟ باز تعریف من ازش رضایته. بدون توجه به معیارهای کلیشهای. زندگی همیشه سخته، هیچوقت بیمشکل نیست و هر مرحله از زندگی، هر تغییری، مشکلات جدیدی رو جلوی آدم میذاره. مثلا وقتی تو محیطی با مردمی از جای دیگه قرار میگیری، تبعیض معمولاً یکی از بدیهیترین چیزهاست. نگاه از بالا به پایین و/یا عدم پذیرش.
من این رو هم به عنوان یک شهرستانی وقتی اومدم تهران تجربه کردم و هم به عنوان ایرانی وقتی اومدم سوئیس. یکی دیگه تغییر استانداردها و عادتهاست، از عقاید و رفتارها و احترامها بگیر تا پوشش و تفریحات. باز این تجربهٔ من موقع ورود به شریف و بعد ورود به ایتیاِچ بود. مورد دیگه دوستهاست، دوستیهایی که سالها خواسته و ناخواسته ایجاد شدن و از دست میرن، به علت دوری و دوستیهای جدیدی که به وجود میاری/باید بیاری. و آخرین چیزی که به ذهن میرسه هم استقلاله، به مرور مسیئولیتها به خودت محول میشن و باید رو پای خودت باشی. اینها سختن، گاهی درد دارن، اما تجربهٔ من میگه هر تغییری هر چقدر هم منفی به نظر میاد، صیقلت میده و بزرگت میکنه و آمادهت میکنه برای گام بعدی زندگی. چیزی که باید یادت باشه اینه که اصالتی که داری (ویژگیهای مثبت تو، هر قدر هم مخالف جریان اصلی اطراف باشه) رو از دست ندی و در عین حال آغوشت رو باز کنی برای تغییر و شروع کنی به بزرگ شدن!