کتاب بما هو کتاب

به قلم: علی عسگری

 

در طول تاریخ از نظر فیزیکی ظرفیت‌های شناختی جسم انسان تغییر چشم‌گیری نکرده‌است؛‌ در حالی که چیزی که انسان قرار است بشناسد پیچیده‌تر، تغییراتش سریع‌تر و حجم آن بیش‌تر شده‌است. یکی از علل این پدیده توسعه‌ی فن‌آوری بوده‌است و یکی دیگر از علل این پدیده افزایش حجم ارتباطات و اطلاعات به تبع توسعه‌ی فناوری بوده‌است.

مفهومی که بیان شد سخت شدن شناخت را نشان‌می‌دهد که این سختی مجال انسان برای پرداختن به تنظیم و مدیریت شناخت را کاهش می‌دهد. دیگر مثل گذشته به دنبال اطلاعاتی که می‌خواهیم نمی‌گردیم و آن‌ها را به‌گزین نمی‌کنیم. خیلی اوقات اطلاعات قبل از آن که تمایلی به آن‌ها داشته باشیم به ما می‌رسند. از این نظر ذهن انسان مانند یک سازمان می‌ماند که مدیران آن زمان کافی برای تنظیم آن را ندارند. در سازمان‌هایی که رشد سریع می‌کنند هم وقت مدیران برای اداره‌ی تمام و کمال، کافی نیست. 

در این میان کتاب به عنوان یک رسانه‌ی سنتی با فیزیک کند یادگیری انسان سازگارتر است. همچنین چون خواندن کتاب یک فرایند فعال از طرف ماست؛ سرعتش قابل کنترل است. یک نفر در احوال مختلف، یا افراد مختلف با ظرفیت‌های ذهنی مختلف، می‌توانند با سرعت خودشان مطلب را بخوانند. شاید تا به حال برای شما اتفاق افتاده باشد که به دلیل عدم تمرکز حواس استاد مطلبی را بیان می‌کند و همگان فهمیدن مطلب را تایید می‌کنند و پیش می‌رود، ولی شما هنوز متوجه نکته‌ی او نشده‌اید. چنین اتفاقی در موقع خواندن کتاب نمی‌افتد. کتاب موجب تمرین تصور و مهارت‌های زبانی و نوشتنی است. اگر کتابی به خوبی دسته‌بندی شده‌باشد یا از ابزاری رایانه‌ای استفاده کنید جست‌وجو در آن فعلا راحت‌تر از جست‌و‌جو در چیزی مثل یک فیلم است و می‌توانید قسمت‌هایی را به راحتی پشت سر بگذارید. کتاب خواندن اقلا در روز نیاز به برق ندارد. کتاب‌ها را می‌توان در زیرزمین‌ها چاپ کرد ولی ساختارهای حاکمیتی کشور‌های مختلف به واسطه‌ی ارائه‌ی زیرساخت سراسری برای تکنولوژی‌های نو مثل اینترنت کنترل بیشتری روی این رسانه‌ها دارند. همچنین کتاب‌ها چون مخاطبان کمتری دارند؛ حاکمیت‌ها کمتر همت خود را بر سانسور آن‌ها می‌گمارند. مثلا احتمالا بتوانید در سلطنتی ترین و دیکتاتوری ترین کشور‌ها کتاب‌های معروف جرج اروول یعنی ۱۹۸۴ و قلعه‌ی حیوانات را بیابید در حالی که شاید فیلم‌هایی با این مضامین روی پرده‌ی سینمای‌ این کشورها نرود. 

آن‌طور هم نیست که کتاب بهترین رسانه باشد. مثلا شاید کمتر کسی بتواند با استفاده از کتاب به جای ۱۶ ساعت فیلم تدریس استاد علوم پایه، درسی را در یک شب یاد بگیرد، و حتی با نمره‌ی خوبی پاس شود. کتاب‌های خوب معمولا مفت نیستند. کتاب‌ها مانند فیلم‌ها یا ارائه‌های کلی نمی‌توانند یخ فهم مطالب پیچیده را باز کنند. به عنوان تفریح سریع نمی‌توان یک رمان را خواند ولی می‌توان یک فیلم اقتباسی را دید.