معرفی کتاب " انسان‌ها هیچ جا خانه نمی‌شود" از مت هیگ، ترجمه گیتا گرکانی

به قلم: مهسا دلیرروی‌فرد

 

«در یک غروب مرطوب جمعه، پروفسور اندرو مارتین، استاد دانشگاه کمبریج بزرگ‌ترین معمای ریاضی جهان را حل می‌کند. بعد ناپدید می‌شود. انسان‌ها داستان اوست.»

فرض کنید یک مسئله وجود داشته باشه که اگه حل بشه، سیر عظیمی از پیشرفت‌ها در زمینه‌های مختلف رو به دنبال داشته باشه.

یک پروفسور این رو حل می‌کنه و روز بعد ناپدید می‌شه. یک موجود اهل «وونا دورین» جای اونو می‌گیره. خب لابد می‌گین وونا دورین دیگه کجاست؟

وونا دورین جاییه که پیشرفت خالص وجود داره. هیچ کس نمی‌میره و هیچ کس دردی رو حس نمی‌کنه. اما حس زندگی توش وجود نداره. حالا این کتاب داستان زندگی این موجود رو روی زمین می‌گه.

این کتاب نگاه جدیدی از زندگی انسان‌ها بهتون میده. باعث میشه به نکات ریز و درشتی تو زندگی توجه کنین که شاید تا الان نمی‌دیدین. این کتاب مثل یک آینه است که زندگی اجتماعی انسان رو بهتون به شکل جدیدی نشون می‌ده.

این کتاب یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که من خوندم. امیدوارم ازش لذت ببرین.

«تو با جست و جوی معنای زندگی به شادمانی دست پیدا نمی‌کنی. معنا سومین چیز مهم است. بعد از دوست داشتن و وجود داشتن.»