رایانش

نشریه‌ی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف

خانه و مترو

به قلم: علی‌اکبر غیوری
 

«این نوشته هیچ سر و تهی ندارد. گویی در مترو ایستاده‌ای که ناشناسی مزاحمت می‌شود تا چیزی به تو بگوید که اهمیتی برایت ندارد. اما تو گوش می‌کنی چون می‌دانی دو ایستگاه دیگر پیاده می‌شوی و دیگر هرگز او را نمی‌بینی. او می‌گوید چون تنها جایی که بین زندگی گیر می‌آورد که آن‌ها را بگوید همان فاصله‌ی هفت تا هفت و ربع صبح بین همین دو ایستگاه است. پس جمله‌ای بلند و کش‌دار شروع می‌کند که هیچ مقدمه‌ای ندارد و تو حتی اولش را درست نمی‌شنوی.»

ادامه مطلب...
۲۱ بهمن ۰۰ ، ۱۸:۰۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
رایانش

بخار تیره نفس در روز سرد زمستانی

به قلم: مهدی عرفانیان

هم‌بندان حقیر می‌دانند که من در نوشتن بسیار بی‌گاه و ناآگاهم. ساعت سه و بیست و سه دقیقه، در سراسیمهٔ سردرد و نگرانی، قلم را به دست گرفته‌ام و به این که الان نه من، نه اکبر و نه سردبیر محترم کلید اتاق رایانش را نداریم و بعد کرونا چطوری باید در اتاق را باز کنیم، فکر می‌کنم… این خود گواه و شاهد این بی‌گاهی و ناآگاهی‌ست. لذا با توجه به مست و لایعقل بودن نویسنده (نویسندگان حتی گاهی)، انتظار می‌رود که خانم سردبیر و شنوندگان محترم رادیو، بی‌سروته بودن متن را به بزرگی خود ببخشند. 

ادامه مطلب...
۱۹ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۰۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
رایانش

حالا فقط یک بالش و پتو نیاز دارم.

به قلم: یاسمین گلزار

از مدرسه ابوریحان تهران تا شریف

در تصوراتم قرار بود اولین روز دانشگاه را با برنامه‌ای کاملاً حساب‌شده آغاز کنم، اما این تنها در تصوراتم بود. در واقعیت، من و دوستان همسفرم بعد از چهار روز اردوی مشهد، مستقیم از ایستگاه راه‌آهن وارد دانشگاه شدیم. مسلم است که با آن همه کیف و چمدان، انگشت‌نمای سال‌بالایی‌ها بودیم و برچسب ورودی‌جدید از همان ابتدا روی پیشانی‌مان خورد.

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۱۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش

از بتن تا پایتون

به قلم: متین یوسفی

از عمران دانشگاه تهران تا کامپیوتر شریف

 

سلام

من متینم، دانشجوی ورودی ارشد ۹۸، گرایش هوش مصنوعی. علت اینکه این چند کلمه رو اینجا نوشتم اینه که دوره‌ی کارشناسی نه شریف بودم نه کامپیوتر. من ۴ سال دانشجوی عمران تهران بودم. رشته‌ای که هیچ ربطی به کار امروزم نداره. اینکه چرا عمران خوندم برمیگرده به یه اشتباه بزرگ و احمقانه موقع انتخاب رشته، اینکه چرا تغییر رشته ندادم برمیگرده به یه روز بد که بدترین امتحان عمرمو دادم و اینکه چرا الان هوش میخونم برمیگرده به سخت ترین و یکی از درست ترین تصمیمای زندگیم.

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش

دانشکده‌ی کامپیوترها

به قلم: علی مهدوی‌فر

از شهیدبهشتی کاشان تا شریف

 

از وقتی سیزده سال داشتم، تصمیمم رو برای انتخاب رشته گرفته‌بودم. من مطمئن بودم که آینده‌ام جایی توی دانشکده‌ی مهندسی کامپیوتر دانشگاه شریف رقم می‌خوره. خیال‌پردازی‌های مختلفی داشتم درباره‌اش. درباره‌ی دانشجوهایی که مدال‌آور المپیادهای کشوری و جهانی شدند یا رتبه‌های تک‌رقمی کنکور رو کسب کردند، اساتیدی که خدای نرم‌افزار و الگوریتم هستند، انجمن‌هایی از بهترین نخبه‌های کشور... حالا بعد از شش ماه حضور در این جمع، چیزی که دیدم چقدر به انتظارات شش‌ساله‌ام شبیه بوده؟

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش

مقدمه پرونده شماره ۱۴

سفر همیشه حال عجیبی دارد، خودت را به هم می‌ریزد، دنیای کوچکت را در خود می‌شکند و باز می‌سازدت. سفر را کوچیدن معنی کرده‌اند؛ برداشتن ضرورت‌ها و سبک کردن اثاث، حرکت کردن و رفتن، به شهری یا کشوری دیگر. اما مبدا و مقصد همیشه این‌قدر سر راست نیست، گاهی از خود به دیگری می‌کوچیم - که نامش را عشق نهاده‌ایم - گاهی از جغرافیا به تاریخ. چشم‌ها را اگر بیشتر بشوییم خواهیم دید که همه‌مان مسافریم، از آدمی به آدمی دیگر. هر لحظه پوست می‌اندازیم و بزرگ می‌شویم، شاید بی‌آن که بدانیم.

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش

مصاحبه با الناز معصومی، دبیر رویداد سمینارهای زمستانه

امسال پنجمین سالی بود که رویداد سری سمینارهای زمستانه، WSS، در دانشکده برگزار شد. این رویداد هم مثل بقیۀ رویدادها دارای چالش‌هایی بود که نهایتاً با همۀ آن‌ها و با تلاش تیم برگزاری و انجمن علمی به بهترین شکل برگزار شد که به همۀ بچه‌های دانشکده که در برگزاری این رویداد کمک کردند خسته نباشید و خدا قوت می‌گوییم!

متن زیر خلاصه‌ای از مصاحبه با الناز معصومی، دبیر امسال این رویداد است. این مصاحبه از دو بخش اصلی تشکیل شده‌است که در ادامه می‌توانید بخوانید.


ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش

انیمیشن مبتنی بر فیزیک

به قلم: امین بابادی

 

انیمیشن مبتنی بر فیزیک1 شاخه‌ای از گرافیک کامپیوتری است که هدف آن استفاده از هوش مصنوعی برای تولید حرکت‌هایی است که از نظر فیزیکی قابل قبول هستند. این حرکت‌ها معمولا توسط شخصیت‌های مجازی در محیط‌های شبیه‌سازی شدهٔ دو بعدی یا سه بعدی اجرا می‌شوند. یک مثال خوب از یکی از روش‌های موفق اخیر در تولید این حرکت‌ها در شکل 1 مشخص است.

 

شکل ۱. نمونه‌ای از یک انیمیشن مبتنی بر فیزیک [1]

 

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش

مرثیه‌ای بر یک هستی

به قلم: امیرحسین پویا

 

تا همین یکی دو ماه پیش بودند. دقیقش را بخواهید، ۱۸ دی. باز هم دقیق‌ترش را بخواهید، نه این که این‌جا باشند، چه بسا که فرسنگ‌ها فاصله داشتند؛ اما بودند. سرشار و زیبا؛ حتی اگر نبودند هم در خاطرات ما دیگر چنین حک شده‌اند. با آن عکس عروسی که شاید نباید پخش می‌شد، اما شد. با عکس‌های فارغ‌التحصیلی که الان پر از بغض فروخورده است. نه، در چهره‌هایی که در عکس هستند آن را نمی‌بینید، در چهره‌هایی که چند سال است با آن عکس فاصله گرفته‌اند بگردید. نمی‌دانم هدف و آرزویشان چه بود، و نمی‌خواهم جزو کسانی باشم که می‌دانند و بار این دانستن را تحمل کنم.

گرچه شاید دانستن هم در حال من تفاوتی ایجاد نمی‌کرد.

«همه دار و ندار رو بردن، یه کویر مونده فقط و یه لب تشنه»

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش

با همین کیبوردم لایه‌ی ازون رو سوراخ می‌کنم.

به قبلم: رضا عساکره

 

قاضی پرونده گفتش با توجه به کودکی سختی که داشته، اگه قول بده پسر خوبی باشه، با یه جریمه‌ی کوچولو آزادش می‌کنه بره. راست می‌گفت آقای قاضی. اگه منم وقتی به دنیا میومدم مامان و بابام از هم جدا شده بودن و بعد مامانم میرفت با یکی دیگه ازدواج می‌کرد و بعد تو هشت سالگیم باز از هم جدا میشدن و تا ۱۴ سالگی تو ۳۰تا شهر مختلف زندگی می‌کردم و همون ایام ازدواج می‌کردم و ۱۸ سالگی بچه‌دار می‌شدم، احتمالا منم خلافکار می‌شدم! احتمالا میرفتم تو کار فروش مواد مخدر یا باز کردن ضبط ماشینا ولی خب جولین باهوش بود و رفت هکر شد و موقعی هم که گرفتنش اتهامش ۳۱ فقره هک ریز و درشت بود.

ادامه مطلب...
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رایانش